آقا معلم !



آقای جیمز کلیر ابتدا از حادثه ای که در دوران دبیرستان در زمین بیس بال برایش رخ داده تعریف میکنه بعد به دلیل اینکه موفق نشده همگام با دوستانش پیش بره و از آنها عقب مانده و تلاش میکنه که برای ورود به تیم بیس بال به زندگیش نظم بده و با کار های کوچکی مثل تمیز و منظم نگه داشتن اتاقش که خود جیمز میگه این بهبود ها جزئی بود اما باعث شد کنترل بیشتری روی زندگی ام داشته باشم و در ادامه میگه با گذشت هر ترم عادت های کوچک اما پایداری جمع میکردم تا بالاخره بعد از مدت چهار سال عادات خواب، مطالعه و تمرینات قدرتی ام کم کم جواب دادند که در نهایت برای تیم منتخب آمریکا انتخاب شدم.

او برای اینکه قدرت تغییرات کوچک را نمایان سازد از نحوه پیشرفت بریتیش سایکلینگ بعد از شکست های بسیار آن را توضیح میدهد. 

کاری که مربی جدید بریتیش سایکلینگ انجام داد اینگونه بود:

آنچه که او را از مربی های پیشین جدا می کند تعهد بی وقفه اش به یک استراتژی است که از آن تحت عنوان اجماع سودهای حاشیه‌ای یاد می کند.

این استراتژی به دنبال بهبود های کوچک و جزئی در کلیه کارهای محوله است بری فورد می‌گوید کلیت این اصل از جایی می آید که اگر هر آنچه که به راندن یک دوچرخه مربوط می شود را جدا کنیم و سپس همان را به میزان یک درصد بهبود ببخشید پس از سرهم بندی این اجزا به سود قابل توجهی دست خواهید یافت.

بریفورد و مربیانش کار خود را با تغییرات کوچکی آغاز کردند که احتمالا از یک تیم دوچرخه سواری حرفهای انتظار دارید. آنها صندلی دوچرخه ها را مجددا طراحی کردند تا راحت تر شود و الکل روی چرخها مالیدند تا چسبندگی بهتری داشته باشد. آنها از دوچرخه سواران خواستند لباسهای مخصوصی بپوشند که با جریان الکتریسیته گرم می شود تا دمای عضلاتشان در حین دوچرخه سواری ایده آل بماند. و همچنین از سنسورهای بازخورد زیستی استفاده کنند تا واکنش هر ورزشکار به یک تمرین بخصوص ثبت و ارزیابی شود. آنها لباس های مختلفی را در تونل باد تست کردند و از دوچرخه سواران کوهستانشان خواستند لباس دوچرخه سواری پیست بپوشند، چون سبک ترند و آیرودینامیک بهتری دارند."

 

آقای جیمز در  بخش های دیگر این کتاب در مورد چگونگی شکل دهی عادات بهتر و قوانین و تکنیک هایی برای این عادت های اتمی را بیان میکنن.

و در آخر: 

واگر به مدت یکسال هر روز 1 درصد بهتر شوید در انتهای کار 37 برابر بهتر خواهید شد.


عادت های اتمی، جیمز کلیر، ترجمه ی هادی بهمنی

ادامه مطلب

آدم رشید در بهره برداری از حافظه خود دقت میکند و اولین کاری که انجام می‌دهد عمل انتخاب است یعنی حافظه خود را مقدس می‌شمارد هر آنچه را به آن سرازیر نمیکند. 

و حساب میکند که دانستن چه چیز برای او مفید و چه چیز برای او بیهوده است و مفید ها را درجه بندی میکند و مفید تر ها را انتخاب میکند، مثلا کتابی میخواند:

اولین مرحله انسان کتاب را به قصد لذت میخواند و نمی‌تواند در مورد مسائل آن قضاوت کند، و باید دوباره بخواند؛ حتی قوی ترین حافظه ها نیازمند است که یک کتاب مفید را حداقل 2 بار پشت سر هم بخواند و پس از آن مطالب را تجربه و تحلیل و طبقه بندی میکند و بعد کوشش میکند که کتاب دیگری را در دستور مطالعه قرار دهد که موضوع کتاب پیشین است واز  تا موضوع فارغ نشده وارد موضوع دیگر نشود.

اشتباه است انسان یک کتاب را مانند سرگرمی مطالعه کند و قبل از آن که مطالب کتاب را درست جذب‌ ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزیه و تحلیل پیدا کرده باشد به کتاب دیگر و موضوع دیگر بپردازد یعنی امروز کتاب تاریخی، فردا روانشناسی و 

انسان رشید کتاب ها و مطالبی را که برای خود لازم می‌داند جمع میکند، آنها را مکررا مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه را یادداشت و به حافظه خود میسپارد و بعد به موضوع دیگری می‌پردازد.

 


مجموعه آثار شهید مطهری، جلد 3، صفحه 315،316


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

طب سنتی،خواص گیاهان دارویی،تازه های پزشکی شارژ رایگان تمام اپراتور ها هنر زندگی | مشاوره روانشناسی بهنام افطاری تجارت گرام | تجارت به روشی نوین عنوان وبلاگ طراحی سایت و سئو ... کتابها و نرم افزارهای آموزشی سیارک32